اطلاعات عمومی

اطلاعات عمومی و متفرقه

تاسیان زده ام

تاسیان شاید معادل همون نوستالژی، به زبان گیلکی باشه. مثل غم غروب جمعه دلگرفته ام. تاسیان زده ام. امروز پشمک و فندق رو بردم ویلای ملک. پدر بچه ها ردیف کرد. سخته دوریشون. بیچاره مادرای شهدا. مادرای داغدار جوونا. چرا بچه میزایید؟! وقتی نمی تونید در برابر غم ازشون مراقبت کنید. پشمک و فندق گناهی ندارن که دست من بی لیاقت افتادن. الان توی یه قفس هستن در حالیکه اونجا 4-5 هزار متر زمین هست. اواخر که میذاشتمشون تو اتاق غذا نمی خوردن تا من بیام.
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:09 توسط علی فرهادی |