اطلاعات عمومی

اطلاعات عمومی و متفرقه

دلتنگ بچه هام

جاشون خالیه ... اذیت کردناشون ... توی دست و پا پیچیدناشون ... ناز ناز خواستناشون ... هوا سرد شده . موهاشونو کوتاه کردم الان باید روی چوب بخوابن . سردشون میشه فندق سرمایی بود. طاقت نداشت حموم که می کردم فوری تنش سر می شد می لرزید وقتی میام تو منتظر دم تکون دادنای پشمکم ذوق کردناش ... دل اونا برام تنگ میشه؟ خدا کنه فراموشم کنن . اصلا از صفر شروع می کنیم. خدایا کمک کن این رساله رو زود تموم کنم نمی ذارم یه روز بدون من بمونن.
+ نوشته شده در چهارشنبه 1 تير 1401ساعت 16:09 توسط علی فرهادی |